loading...
مشاوره ازدواج طلاق خيانت
رضا بازدید : 5 شنبه 15 تیر 1392 نظرات (0)

من پسری 20ساله دانشجو در شهری دورتر از شهر خودم،سعی میکنم واجبات رو انجام و محرمات رو ترک کنم،اهل رابطه نیستم و سلامتی جسمی و روحی و اخلاقی دارم خداروشکر،خانواده 9نفره 1خواهر و1برادرم مجردن و من بچه اخرم.وضع مالی متوسط و با قناعت و با برکت داریم خداروشکر.شهری کوچکتر از مراکز استان در جنوب کشور که پتانسیل مرکز استان شدن رو داره،ببخشی طولانی شد خواستم شرح کاملی داده باشم که نظرات دقیق تر باشه

 

از عید به طور دقیق و منطقی تحقیق کردم و به کمک اقای کریمی و این سایت تصمیم به ازدواج گرفتم

 

حدودأ 20روز پیش این موضوع رو با خانواده مطرح کردم و در عین ناباوری با درک بالا همه تصمیم من رو قبول و کمکم میکنن خیلی جالب بود چون تو فامیل پسرا سنشون حدودأ سی و چند ساله و مجرد حتی داداش خودم.اما خانواده من با تصیم من موافق و همراه من شدند

 

مادر و خواهرم دنبال مورد مناسب هستن اما به موردایی که ظاهرأ خوبأ زنگ میزنن گروه سنی 15تا19سال میگن که زوده و قصد ازدواج نداره،این در حالی هست که مطمئنم اگه منو بشناسن حداقل به این سادگی نه نمیگن .تو اشنایان و فامیل 2مورد دختر باسن مناسب من هس که به دل من نمیشینن این در حالی هس که خانواده 2دختر به صورتمستقیم و غیر مستقیم از من به عنوان داماد خوششون میاد این موضوع واسه خودم و خانوادم واضح شده

 

این رو بگم که من وخانوادم انتخاب رو به حضرت فاطمه زهرا س و خداوند سپردیم و از خدا میخوام که هرکس به مصلحت هس جور بشه و سبب عاقبت به خیری هر دومون بشه چون به خودش توکل کردم

 

حالا سوال من از دخترای 15تا 19سال این هس که با توجه به اصرار من به این خانمم تحصیل کنن و مشکلی نداره و اینکه 3یا 4سال هم عقد تا جورشدن شرایط که واسه ما با این سن زیاد نیست چرا به این زودی خانوادها میگن نه و اجازه خواستگاری رو نمیدن؟ البته حدودأ 5مورد زنگ زدیم اینجور بودن

ارسال نظر برای این مطلب

کد امنیتی رفرش
اطلاعات کاربری
  • فراموشی رمز عبور؟
  • آرشیو
    آمار سایت
  • کل مطالب : 3
  • کل نظرات : 0
  • افراد آنلاین : 1
  • تعداد اعضا : 0
  • آی پی امروز : 23
  • آی پی دیروز : 0
  • بازدید امروز : 9
  • باردید دیروز : 0
  • گوگل امروز : 0
  • گوگل دیروز : 0
  • بازدید هفته : 9
  • بازدید ماه : 9
  • بازدید سال : 17
  • بازدید کلی : 98